منتشر شده در شبکه مطالعات سیاست گذاری عمومی (مرکز تحقیقات استراتژِیک ریاست جمهوری)
بیان مسئله
طرح «استانی شدن انتخابات مجلس» که فوریت آن توسط اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی به تصویب رسیده است، تهدیدها و فرصتهایی برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به وجود خواهد آورد. تردیدی وجود ندارد که با تصویب طرح استانی شدن انتخابات، نقش احزاب در انتخابات بهشدت پررنگ خواهد شد و این مسأله تأثیراتی بر کیفیت و کمیت مشارکت مردم، هزینههای انتخابات و همچنین نحوة کارکرد مجلس اسلامی خواهد داشت که باید پیش و پس از تصویب و اجرا موردتوجه قرار بگیرد. در این راستا بررسی فرصتها و تهدیدهایی که «استانی شدن انتخابات» پیش روی امنیت ملی ج.ا.ا. قرار داده است، میتواند در بهرهبرداری بهتر از این طرح به ما کمک کند:
فرصتها
رسیدگی به وظایف اصلی نمایندگان
ازجمله معضلات انتخاباتی، وعدههای اجرایی نامزدهای مجلس شورای اسلامی میباشد، که مقام معظم رهبری نیز این مسئله را بهعنوان دغدغه اعلام کردهاند: «آقایان و خانمهای نماینده! وظیفهی نماینده این نیست که وعدهی عمرانى و فلان پروژه، فلان کار را در منطقهی انتخابى خود به مردم بدهد؛ اینها کار اجرائى است، کار دولت است. وظیفهی نماینده این است که بتواند قانون موردنیاز کشور را پیدا کند و آن قانون را جعل کند (بیانات در دیدار مردم یزد 12/10/1386)». طرح استانی شدن انتخابات به علت گسترده کردن حوزة اخذ رأی نامزدهای انتخاباتی، توجه نمایندگان را به مسائل کلان نظیر قانونگذاری و نظارت معطوف خواهدساخت و قدرت نمایندگان در شهرها را به شورای اسلامی شهر واگذار مینماید.
ایجاد وحدت بیشتر در میان نمایندگان
به دلیل کاهش دغدغههای منطقهای نمایندگان، رقابتهای منفی میان نمایندگان شهرستانهای هر استان جهت کسب امتیازهای عمرانی برای حوزه انتخابی خود، کاهش خواهد یافت و بهتبع وحدت بیشتری را میان نمایندگان ایجاد خواهد کرد.
افزایش سطح کیفی نمایندگان مجلس
به علت کاهش تأثیر انگیزههای قومی-قبیلهای در رأی دادن، شرایط حضور نخبگان فراهم میشود. علاوه بر این، با افزایش قدرت احزاب، نامزدهای انتخاباتی بهقرار گرفتن در لیست احزاب متمایل خواهند شد؛ اما به علت محدودیت لیست، احزاب اقدام بهگزینش میان نامزدها میکنند. این امر منجر به افزایش احتمال رأی آوری نخبگان میشود و فضای نخبگانی ایجاد میکند که ارتقای سطح کیفیت قانونگذاری را به دنبال دارد.
کاهش برخی از تخلفات انتخاباتی
به علت گسترده بودن حوزه رأی آوری، تأثیر خریدوفروش آراء کاهش خواهد یافت و به دنبال آن، فرصت برخی تخلفات انتخاباتی بهشدت کاهش مییابد. ازجمله دیگر فرصتهای استانی شدن انتخابات، روشن شدن هزینههای انتخابات است؛ چراکه وابستگی احزاب به باندهای فساد مالی بسیار آشکارتر از وابستگی اشخاص است.
صرفهجویی در هزینهها
به علت گسترده بودن حوزة رأیگیری، نامزدها از تبلیغات وسیع در سطح استان ناتواناند و لکن انجام تبلیغات بهصورت جمعی و از سوی احزاب انجام میشود که هزینهها را بهشدت کاهش میدهد.
افزایش پاسخگویی
احزاب به دلیل نیازی که همواره به آراء مردمدارند، زمینة پاسخگویی نمایندگان به مردم را فراهم میکنند تا بتوانند در دورههای بعدی نیز از رأی مردم استفاده کند.
نظارت بر عملکرد
با تصویب طرح استانی شدن انتخابات، نامزدها به دلیل ناشناخته بودن در سراسر استان، هویت خود را از طریق وابستگی به احزاب معرفی میکنند. احزاب نیز که خود از نخبگان سیاسی تشکیلشدهاند، طی دوران نمایندگی بر عملکرد نمایندگان نظارت میکنند تا به اجرای برنامههای انتخاباتی حزب متعهد باشند.
تربیت نیرو
تلاش احزاب برای تربیت نیروهای کارآمد، جهت به دست گرفتن آیندة حزب و کسب قدرت بیشتر در آینده.
ثبات گفتمانها
در حال حاضر، گفتمانهای سیاسی به افراد وابسته است و در صورت شکست یک فرد، گفتمان نیز حتی در کوتاهمدت به شکست مبتلا میشود؛ اما با قدرتیابی احزاب، گفتمانها به احزاب وابسته میشوند که از ثبات بیشتری برخوردار هستند.
رشد احزاب میتواند منجر به آموزش نظری و عملی مردم بهمنظور ایجاد انگیزة مشارکت در امور سیاسی میشود که جامعهپذیری سیاسی مردم را به دنبال خواهد داشت (فاضلی و همکاران، به نقل از: (نقیب زاده، 1378).
نمایندگان منفعل برای جذب رأی از مردم، سعی میکنند حضور فعالانهای در مجلس داشته باشند و در امور ملی بهخوبی ایفای نقش کنند.
تهدیدها
1. کاهش احتمالی مشارکت مردم: شاید این تهدید مهمترین نقطة ضعف طرح «استانی شدن انتخابات» محسوب شود. ازجمله دلایلی که منجر به کاهش مشارکت مردم میشود موارد ذیل است:
الف. ناشناخته بودن عموم نامزدها در سطح استان که منجر به سردرگمی مردم در رأی دادن میشود.
ب. قومیتگرایی باوجود غیر عقلایی کردن فضای انتخابات، موجب هیجان و همچنین افزایش مشارکت مردم میشود؛ اما با استانی شدن انتخابات و از بین رفتن قومیتگرایی فضای آرام و بدون تنشی در انتخابات حکمفرما خواهد بود که بهتبع منجر به کاهش شور و هیجان و همچنین مشارکت مردم میشود.
ج. مطابق این طرح اگر یک نامزد انتخاباتی در حوزه اختصاصی انتخابی خود 80 درصد آرای مردم را کسب کند اما موفق به اخذ حدنصاب رأی از کل استان نشود، مجبور است صحنه رقابت را واگذار کند و درواقع نامزدی که مقبولیت کمتری در حوزة اختصاصی انتخابی خود دارد بهعنوان نمایندة آنجا انتخاب میشود. درنتیجه مردم اثربخشی رأی خود را احساس نمیکنند و همین امر منجر به کاهش میزان مشارکت خواهد شد.
د. به علت کاهش وابستگی نمایندگان به رأی حوزه اختصاصی انتخابی، پاسخگویی آنان به مردم شهرستان خود کاهش پیدا خواهد کرد و از همین رو مردم احساس میکنند رأی آنها تأثیری در وضعیت شهر و کشورشان ندارد.
هـ. با توجه به این موضوع که بسیاری از شهرستانها جمعیت اندکی نسبت به جمعیت کل استان دارد، نامزدها رقابت خود را در مراکز استانها متمرکز میکنند و رقابت از شهرستانها رخت برمیبندد.
و. ناشناخته بودن احزاب سیاسی در چند سال ابتدای اجرای این طرح.
ز. اکثریت مردم ایران معتقدند که احزاب و گروههای سیاسی توجه اندکی به خواستههای مردمدارند. این اعتقاد کافی است که با حزبی شدن انتخابات، مردم به علت بیاعتمادی به احزاب و نمایندگان آن، از مشارکت فعال کنارهگیری کنند (فاضلی و همکاران، 1388).
2. رشد قارچ گونة احزاب سیاسی.
3. شناختهشده بودن نمایندگان وقت و ادوار پیشین در سطح استان، موجب افزایش احتمال رأی آوردن آنان در سطح استان میشود و فرصت را از نیروهای جوان و شایسته سلب می کند.
4. شوراهای محلی در حال حاضر با توجه به موقعیت اجتماعی اعضای آن و همچنین از نظر حقوقی، فاقد جایگاهی هستند که بتوانند خلأ حاکی از عدم اشتغال نمایندگان به مسائل منطقهای را جبران کنند.
5. اجرای این طرح منجر به انتخاب شدن افرادی میشود که بهرغم عدم آشنایی کافی از حوزۀ اختصاصی انتخابی خود، به علت شهرت از رأی بالایی برخوردارند.
6. نبود فرهنگ تحزب در ایرانیان، ممکن است منجر به شکست طرح «استانی شدن انتخابات» شود. چنانچه در برخی از جوامع، امکان پیدایش حزب سیاسی به مفهوم جدید آن امکانپذیر نیست (لاپالومبارا و وینر، ترجمه فاضلی و همکاران، 1388).
7. عدم آشنایی مردم استان با مواضع سیاسی، فرهنگی و اقتصادی نامزدهای دیگر شهرستانها، منجر میشود رأیها از روی عدم آگاهی داده شود.
8. ممکن است احزاب تلاش کنند از راههای غیرمتعارفی همچون ایجاد تردید در مسائل خرد و کلان کشور به کسب رأی بپردازند که درنتیجه جامعه را نسبت به حاکمیت بیاعتماد میکند (هانتینگتون، 1370).
راهبردها
با عنایت به فرصتها و تهدیدهای مطرحشده، راهبردهایی جهت گسترش فرصتها و تقلیل تهدیدها ارائه میگردد:
1. دعوت از احزاب به تبلیغات جمعی در شهرستانهای استان. بهنحویکه احزاب تبلیغات نامزدهای خود را بهصورت جمعی انجام دهد.
2. ایجاد قوانین سختگیرانه برای تشکیل احزاب جهت عدم شکلگیری قارچ گونهی احزاب سیاسی.
3. کمک مادی و معنوی به احزاب جهت فراگیر شدن در سطح جامعه.
4. ایجاد نظارت گسترده بر نحوه عملکرد احزاب و منابع مالی آنان.
5. ایجاد سازوکارهایی جهت پاسخگویی نمایندگان به مردم حوزه انتخابی خود.
6. ایجاد شور و هیجان انتخاباتی با برگزاری مناظرات و میزگردهای مختلف.
7. ایجاد نظارت از سوی احزاب بر عملکرد نمایندگان راهیافته به مجلس.
8. رصد نیازهای مردم بهویژه در شهرستانهای کوچک توسط احزاب و گروههای سیاسی.
9. آمادهسازی فضای اجتماعی و همچنین حقوقی لازم جهت واگذاری وظایف منطقهای نمایندگان مجلس به شوراهای شهر.
- ۹۴/۰۲/۲۲